حرفهای خاله به بهونه ی اومدن سال جدید...
سلام عزیزدل من...کوچولوی قشنگم خوب که نیستی اینروزا...همتون خانوادگی با هم مریض شدین..تو مامانی مریم ات وبابا.... دلم برات تنگ شده بود گفتم کمی برات حرف بزنم تا سبک شم... از همه جا و هیچ جا!!! گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه....پس فعلا همین سال جدید و آمدن بهار را عشق است....تا بعد... راجع به گیرهایی که گاهی برای هممون پیش میاد... هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در و...